هزار سال ديگر؛
مي بايست اين شهر، تو را به خاطر داشته باشد؛ هزار سال ديگر ، هنوز نبودنت بي رحمانه درد، دارد؛ هزار سال ديگر، زير بارش باران، اشك هاي مردي پنهان مي شود؛ هزار سال ديگر، واژگان رنگ تو را دارند؛ هزار سال ديگر هم مردماني هستند كه عاشقانه آلوده ي تو شده اند؛ هزار سال ديگر، تمام نيمه هاي پُر و خالي فنجان چاي نقشي از لبان تو بر كنج خود دارند؛ هزار سال ديگر هنوز يادت، شيرين مي كند قهوه ها را؛ هزار سال ديگر رد چشمان تو در تاريخ مانده است؛ هزار سال ديگر هيچ اتفاقي نمي تواند مثل آمدنت به زندگي دامن بزند؛ هزار سال ديگر، تو، آن باد موافقي كه ابرها براي بارش مي خواهند؛ هزار سال ديگر، تو، بغض شده اي در گلوي آدم هائي كه بغض تو را از پدرشان به ارث برده اند؛ هزارسال ديگر، تو نباشي، اين همه بر باد مي كارند؛ هزار سال ديگر، گيسوي آشفته ي تو، مهم ترين و بزرگترين بحران جهان است؛ هزار سال ديگر، چشمان تو، تنها پايتخت بشري است؛ هزار سال ديگر، معجزه، بوسه هاي تو مي شود و گونه هاي كسي را سرخ مي كند؛ هزار سال ديگر، تو، تنها مقصد مشترك ثانيه ها مي شوي؛ هزار سال ديگر…
هزار سال ديگر من سال هاست خوابيده ام وهزار سال خواب تو را ديده ام!
————————————————————–
1. پست اخير و همچنين 3 پست آتي وبلاگ به صورت زمان بندي شده بر روي خروجي قرار مي گيرد و مدتي نمي توانم نوشته هايتان را دنبال كنم و صد البته با عرض شرمندگي بسيار نمي توانم پاسخگوي ديدگاه تان باشم.
2. اين خشك سالي ها/ تاوان/ بهار هاي بي توست/ بانــــو!
3. هيچ وقت تا اين اندازه از خواب متنفر نبودم.
21 دیدگاه
Comments feed for this article
سپتامبر 18, 2013 در 10:13 ب.ظ.
اِف
گفتارش عالي بود، عكسش محشر، كيفور شديم!
لایکلایک
اکتبر 26, 2013 در 9:01 ب.ظ.
blindday
زنده و پاينده باشي اف جان! هميشه به من لطف داشت شما..درس پس ميديم دوست من…
لایکلایک
سپتامبر 20, 2013 در 9:40 ب.ظ.
دمادم
چه دلتنگ نوشته ای. انگار این نوشته را بارها خوانده باشی و هربار باور کرده باشی و بعد یادت بیاید که کسی جایی پشت این نوشته خیلی دلتنگ است.
لایکلایک
اکتبر 26, 2013 در 9:00 ب.ظ.
blindday
به قول حسين پناهي:
آدمي است ديگر!
گاهي دلش براي خودش تنگ مي شود!
لایکلایک
سپتامبر 22, 2013 در 10:26 ق.ظ.
سیمرغ گسترده پر
«… aasheghaaneh aaloodeh y to …» – kaash aaloodeh nemi aamad, inja !
agar man mi neveshtam, bejaay 1000 saal, az 10000 saal bahreh mibordam !
لایکلایک
اکتبر 26, 2013 در 9:00 ب.ظ.
blindday
هوووم!
موافقم…البته اون آلوده بودن رو به خاطر اينكه دقيقن بدون سانسور بنويسم نوشته ها رو كات نكردم و تغيير ندادم و گرنه موافقم شديدن كه به متن نمي خوره…
متشكرم كه بهم تذكر داديد و خوشحالم كه مي خوانيد مرا.
لایکلایک
سپتامبر 23, 2013 در 7:05 ب.ظ.
گیلدا
تمام نيمه هاي پُر و خالي فنجان چاي نقشي از لبان تو بر كنج خود دارند
لایکلایک
اکتبر 26, 2013 در 8:58 ب.ظ.
blindday
قربونت برم خانم..
حقيقتش اينه كه درس پس ميدم جلو نوشته هاي شما
لایکلایک
اکتبر 27, 2013 در 7:34 ق.ظ.
گیلدا
نه نگو اینو.
لایکلایک
اکتبر 27, 2013 در 10:09 ق.ظ.
blindday
جدي گفتم به خدا…
حقيقته خب!
لایکلایک
سپتامبر 24, 2013 در 7:06 ق.ظ.
zozo
هزار سال ديگر ، هنوز نبودنت بي رحمانه درد، دارد
…هزار سال دیگر همین فرداست که بی تو هر ثانیه ام ساعتها طول میکشد…عالی بود
لایکلایک
اکتبر 26, 2013 در 8:58 ب.ظ.
blindday
مرسي دوست عزيز…شما هميشه منو شرمنده مي كني خووو
لایکلایک
اکتبر 16, 2013 در 12:49 ب.ظ.
Qazale
خیلی قشنگ و دوست داشتنی بود.
چند وقتی بود که نمیتونستم به بلاگتون بیام و از اینکه الان تونستم و این نوشته ی محشر رو خوندم خیلی خوشحالم.
مرسی از نظرتون توی وبلاگم.
لایکلایک
اکتبر 26, 2013 در 8:57 ب.ظ.
blindday
زنده باشيد…
همچنين وبلاگ شما هم عاليه …خصوصن انتخاب عكسش خيلي خوبه…
ممنون كه افتخار ميديد خانم
لایکلایک
اکتبر 31, 2013 در 1:25 ق.ظ.
Fokomul
هزار سال ديگر، هنوز نبودنت بیرحمانه درد دارد..
با اجازه این پست رو بازنشر میکنم
لایکلایک
نوامبر 2, 2013 در 6:14 ب.ظ.
blindday
خواهش مي كنم اجازه منم دست شماست…
لایکلایک
اکتبر 31, 2013 در 1:26 ق.ظ.
Fokomul
Reblogged this on صد در صد مصرف شخصی.
لایکلایک
نوامبر 2, 2013 در 6:17 ب.ظ.
blindday
زنده باشيد
و متشكر
لایکلایک
اکتبر 31, 2013 در 1:43 ق.ظ.
کشفیات دلنشین – دو | صد در صد مصرف شخصی
[…] وام گرفته از پلاک ۸۰ […]
لایکلایک
دسامبر 24, 2013 در 9:26 ب.ظ.
جوجه تیغی
کلن از انتخابِ عکسات با توجه به متنهات راضیَم!
لایکلایک
دسامبر 25, 2013 در 10:20 ق.ظ.
blindday
خيلي مچكر و ممنون مندم دوست من♥♥♥
لایکلایک