آنچه!
خواهش مي كنم! عاجزانه....
لطفاً اگر دنياي حقيقي مرا مي شناسيد
اين را به آن
و
آن را به اين
نسبت ندهيد!
خوراك اينجا
به 10 هزار مشترک دیگر این سایت بپیوندید.
بیشترین کلیک شدهها
- هیچکدام
از ما بزرگتران
به اینا سر میزنم
- Goldene Verstand
- Kurdistan
- minotional
- mynowadays
- Stranger
- قاووت
- كورمالي
- ماندلا
- چــاله
- نقطه چین…
- ناهمگونه ی کوچولو
- هفتمین وجه تاس
- هیچ
- وقتي دلم تنگ مي شود
- یه مهندس
- یک فنجان قهوه تلخ
- یادداشت های یه آدم عجیب و غریب
- یادداشت های امین هاشمی
- یادداشت های روزانه دکتر دلژین
- یازده دقیقه
- پرچم سفید
- پریِ کاتب
- پرده ي آخر
- آه كه اين طور!
- آسایشکده
- آشوبناك
- اینجا من مینویسم
- اُغلن كبير
- ارشک
- بيدار خواب
- بازخواني يك ذهن
- بد نویس
- جمهوری خودمختار وروره
- حاصل ازدواج فامیلی
- خاطرات نسل تنها…
- خرقه
- دلم می نویسد!
- دنیای پیچیده من
- دیشب باران تندی بارید
- در جستجوی خویشتن
- روزهايم
- روزهای یه دختـــر
- زهرخند
- ضد جنگ
دوستان
موضوعات
برترین نوشتهها
بایگانی
- جون 2019
- ژانویه 2019
- سپتامبر 2018
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- آگوست 2017
- ژوئیه 2017
- جون 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- آگوست 2016
- ژوئیه 2016
- جون 2016
- مارس 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- سپتامبر 2015
- جون 2014
- مِی 2014
- آوریل 2014
- فوریه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- ژوئیه 2013
- مِی 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- ژوئیه 2012
- جون 2012
- مِی 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- ژوئیه 2011
- جون 2011
- اکتبر 2009
24 دیدگاه
Comments feed for this article
سپتامبر 29, 2012 در 3:41 ب.ظ.
تنها چنار این حوالی
آخ آخ آخ…
لایکلایک
سپتامبر 29, 2012 در 4:23 ب.ظ.
blindday
واي واي واي!
لایکلایک
سپتامبر 30, 2012 در 9:43 ق.ظ.
مرجان . در جستجوی خویشتن .
این نوشته ت منو یاد یه خاطره ی خیلی بد انداخت…
لایکلایک
سپتامبر 30, 2012 در 4:14 ب.ظ.
blindday
نيت بدي نداشتم…شرمنده
لایکلایک
اکتبر 1, 2012 در 12:37 ق.ظ.
Trevor Holden
و من برای آن نگاه ها..
انتقام خواهم گرفت.
لایکلایک
اکتبر 1, 2012 در 9:15 ق.ظ.
blindday
سلام ماني؟
تو زنده اي؟
چرا جوابمو نمي دي
لایکلایک
اکتبر 1, 2012 در 11:47 ق.ظ.
بهروز
ایکاش جرأت اینو داشتیم تا اونایی که نا خواسته ما رو به این مهمانی زشت دعوت کردن رو هم به پای میز محاکمه بنشونیم…
لایکلایک
اکتبر 1, 2012 در 11:49 ق.ظ.
blindday
اون قدرم زشت نيست….
وقتي به ما رسيده زشت شده(نظر شخصي)
لایکلایک
اکتبر 3, 2012 در 7:23 ب.ظ.
بهروز
خوب پس قبول داری که الان زشته… ما هم که نمیتونیم تو گذشته زندگی کنیم… یه بار زندگی هم ارزش ماله کشیدن گهکاری های گذشتگان رو نداره…
لایکلایک
اکتبر 4, 2012 در 10:22 ب.ظ.
blindday
واسه چيزاي زشت زندگي كردن اين قدر حال ميده!!!
لایکلایک
اکتبر 3, 2012 در 7:00 ب.ظ.
goldeneverstand
مامانم مامانم مامانم..
لایکلایک
اکتبر 3, 2012 در 9:01 ب.ظ.
blindday
دوسش دارم….همه ی مامانا دوست داشتنی هستن
لایکلایک
اکتبر 4, 2012 در 9:50 ب.ظ.
Lady Heisenberg
یه سوال شاید مسخره…اما خب برای من سوال شده!
چرا منو فالو می کنی؟ از اون جالب تر چی تو پست های من برات جالبه که لایک می کنی؟ نه این که بد باشه اما چون خیلی حرفام شخصی هستن برام خییییییییلی جالبه که یه آدم که اینارو می خونه از چی ش ممکنه خوشش اومده باشه؟ 🙂
لایکلایک
اکتبر 4, 2012 در 10:42 ب.ظ.
blindday
به نام خدا
موضوع انشاء: چرا نوشته هايم برايت جالب است؟
هيچ ميداني من هم نمي توانم تحمل كنم!
شما تا نيمه راه مرگ ميروي و من سال هاست مرده ام! من يك مرده ي متحركم كه حرف مي زند و راه مي رود ساعت ها…
شما جرئت آرزو كردن نداري و من سال هاست طواف خودم را مي كنم هفت هزار بار هر روز تا شايد آروزئي از خاطرم بگذرد!
شما نوشته هايت را مي خواني و اشك ميريزي و من…
خنده ام مي گيرد راستش خجالتم مي گيرد كه بگويم من نمي توانم نوشتهايم را بخوانم من حتي از خواند سطر هاي نوشته هاي خودم هم ترس دارم…
تو را دوست دارم بي آنكه بدانم كيستي نوشته هايت بوي خوبي مي دهند…
لایکلایک
دسامبر 7, 2012 در 4:57 ب.ظ.
mErsAd
حاشیه قشنگتر از متن
دوستت میدارم
لایکلایک
دسامبر 7, 2012 در 7:54 ب.ظ.
blindday
مي تو وري وري ماچ
لایکلایک
اکتبر 7, 2012 در 9:20 ب.ظ.
جوجه تیغی
چه جالب الان این پستم رو گذاشتم اومدم سر بزنم بهت دیدم محکمه داری توهم:) زیبا مثلِ همیشه
لایکلایک
اکتبر 8, 2012 در 10:55 ق.ظ.
blindday
حس مشترك!!!
محكمه من بي صدا بوده….خيلي سكوت داشته اما خو واسه شما پرهياهو
لایکلایک
اکتبر 12, 2012 در 9:10 ب.ظ.
آبی مبهم
خدا ما را به ترنج ش هم حساب نمیکند
لایکلایک
اکتبر 12, 2012 در 10:40 ب.ظ.
blindday
حرف حق جواب نداره
لایکلایک
اکتبر 18, 2012 در 2:33 ب.ظ.
گیلدا
باز هم بنویس. غیبتت دارد طولانی میشود
لایکلایک
اکتبر 18, 2012 در 11:58 ب.ظ.
blindday
چشم…حتمن
لایکلایک
اکتبر 19, 2012 در 6:15 ب.ظ.
navid12
خدایا پشتتو کردی به ما؟!
جات خیلی خالیه
خسته شدی توام؟
لایکلایک
اکتبر 19, 2012 در 7:47 ب.ظ.
blindday
من بريدم!
راهم رو ازش جدا كردم
لایکلایک