كاش فقط دلم را پس مي آوردي!
يكي از همين عصر هاي تمام نشدني مي آمدي پشت درب خانه يمان طوري كه من خواب بوده باشم آن زمان. زنگ را ميزدي؟ و خواهرم مي آمد و جوابت را مي گفت؛
-كيه؟
+ با شهاب كار دارم؟!ميشه بگيد بياد دَمِ دَر؟
او با ديدن تو  و براي اين كه لجت را در بيآورد آرام و با مكث بسيار مي آمد و مرا بيدار مي كرد. با نيش و كنايه و پوزخندي شيطنت آميز و بدون اينكه اجازه ي هيچ واكنشي را به من بدهد مسلسل وار و پي در پي مي گفت:

– خانوومي اوومده و باهات كار داره؟! برو ببين كيه ؟

و اين چه كسي-كيه- را آن قدر موزيانه و عجيب مي كشيد تا به من بَر بخورد و باعصبانيت به سمت درب بيايم! من مي آمدم و تو را مي ديدم و تعجب مي كردم؛ سلام و احوال پرسي مي كردي و مو به تنم سيخ مي شد، از عجله ات مي گفتي و من هاج و واج مي ايستادم به نگاهت و سير نمي شدم! مي رفتي و يك جعبه ي سفيد از ماشين مي آوردي، به من مي دادي و بعد مي رفتي كه رفته باشي!
سال ها مي گذشت و خواهرم عروس مي شد، پدر و مادرم  نوه دار مي شدند و من همچنان آنجا مي ايستادم، درست همان جا كه تو سالها قبل ايستاده بودي! بعد مادرم مي آمد و مرا به خانه مي برد، چاي برايم مي ريخت و مي رفت كه با نوه اش سرگرم شود. من درب آن جعبه ي سفيد با روبان سرخ را باز مي كردم و مي ديدم كه خودم را در آن گذاشته اي، چشمانم را، دستانم را، پاهايم را،قلبم را… و بعد مي گذاشتمشان سرجايشان، دستم را به سختي جا مي اندختم، پاهايم با عژ غژ و روغن كاري به زور سرجايشان سوار مي شدند، قلبم ، چشمانم به همين ترتيب و آن وقت مي توانستم بخندم، فرياد بزنم، حتي مي توانستم زود برسم بانــو! زود…

بعدش متوجه مي شدم كه زود رسيدن اصلاً معنائي ندارد براي كسي كه يك عمر دير مي رسيد، فرياد براي كسي كه سالها بي صدا بوده اهميتي ندارد، خنديدن را نمي توانم حس كنم! و خيلي هاي ديگر را وقتي دل ندارم!

بعدش بانــــو! بعدش مي رفتم همان جا كه سالها قبل رفته بودي كه بروي؛ دنبال دلم مي گشتم اما پيدايش نمي كردم و مي ايستادم تا بيآئي يكي از همان عصر ها كه تمام نمي شوند و….
بانـــو تو  بهترين و بزرگترين اشتباه جهاني كه در من رخ داده است و اين نمي تواند به هيچ وجه حس زودگذر ي بوده باشد كه اگر بود چند سال دوام نمي آورد؛ كه اگر بود رويايت نمي آمد در خوابم؛ كه اگر بود تو خط سرنوشت نمي شدي برايم؛ كه اگر بود… دوستت نداشتم بانـــو!

دوستت نداشتم…!

——————————————————-

1. زندگي طولاني مهم نيست، اين جوونيه طولانيه كه مهمه! (پيدا و پنهان- حجت قاسم زاده اصل)
2. شديداً از بسته بودن كامنت هاي پست قبل معذرت مي خواهم، فقط شرمنده ام!